نویسنده: صلاحالدین خدیو
اقدام امروز کنست پارلمان اسرائیل در تصویب قانون کشور یهود نقطه عطفی در تاریخ این کشور و یک دگردیسی مهم در تاریخ جنبش صهیونیسم به شمار می رود. بر اساس این قانون اسرائیل یک کشور یهودی و تنها زبان رسمی آن زبان عبری است و با اجرایی شدن آن تمایزات مهمی که میان فلسطینیهای دو سوی خط سبز وجود داشت به تدریج کم رنگ می شود.
فلسطینیهای سرزمینهای 1948 که شهروند اسرائیل بوده و اصطلاحا عربهای اسرائیلی نامیده می شوند و همیشه از تبعیضهای موجود در ساختار حقیقی ناراضی بودند، از این پس باید با نابرابریهای رسمی و قانونی هم دست و پنجه نرم کنند.
این امر در کنار تداوم اشغالگری و سیاست شهرک سازی در کرانه باختری و شرق بیت المقدس بیش از پیش اسرائیل را در برابر انتقاداتی که این کشور را به برقراری نظام آپارتاید مشابه آفریقای جنوبی متهم می کنند، بدون دفاع می گذارد.
در سالهای اخیر در میان برخی اندیشمندان غربی گرایشی برای گفتمان شناسی منازعه اعراب و اسرائیل و بازخوانی آن پدید آمده که رویداد امروز یقینا به تقویت آن می انجامد. این گرایش که نماینده اصلی آن نوام چامسکی زبان شناس شهیر آمریکایی است، با مدد از زبان شناسی و تاریخ نگاری می کوشد این ایده را به اثبات برساند که تاسیس اسرائیل محصول استعمار مهاجرتی است.
مانند آنچه که در آمریکا، دماغه جنوبی آفریقا، استرالیا و نیوزیلند رخ داده و مهاجران سفیدپوست با روش های گوناگون و اغلب با نسل کشی ساکنان بومی توانستند آن سرزمین ها را تصاحب و خود را به جای بومیان و صاحبان اصلی جا بزنند.
نهضت صهیونیستی در اواخر قرن نوزده و اوایل قرن بیست بارها از واژگان عبری le-hintahel و le-hityashev به معنای استعمار و ساکن شدن برای گرفتن اراضی فلسطینی استفاده کرده است. چه تا قبل از جنگ جهانی دوم استعمار هنوز بدنام نشده بود و لزومی برای زدودن این واژگان از زبان عبری وجود نداشت.
بر اساس این نظریه دلیل حمایت پروپاقرص آمریکا و بریتانیا و کانادا و استرالیا و نیوزیلند و آفریقای جنوبی سابق از اسرائیل، ریشه های مشترک آنان در “استعمار مهاجرتی” است. اسرائیل اما نسخه قرن بیستمی خویشاوندان استعمارگرش هست که عموما در فاصله قرنهای هفده تا نوزده شکل گرفته اند و زمان پریشی ناشی از این تاخیر زمانی، تلاش دستگاه تبلیغاتی غرب را مصروف خلق زبان سیاسی و فرهنگ واژگانی نموده تا این شباهت و این همانی را کتمان کند و هرگونه صدای انتقادی را با برچسپ یهود ستیزی خفه نماید.
آنها معتقدند مذاکرات صلح، راه حل دو دولت، تروریسم و …بخشی از ترمینولوژی هستند که می کوشد شباهتهای اسرائیل و رژیم سفیدپوستان آفریقای جنوبی را محو نماید. به همین منظور خلق یک ترمینولوژی جدید و یک تبارشناسی نوین گامی ضروری در راهی خواهد بود که در نهایت برای حل قضیه فلسطین باید مواجهه ای مانند برخورد با رژیم نژادپرست آفریقای جنوبی را در دستور کار خود قرار دهد. اقدام امروز کنست موضع نظری و عملی این جریان را تقویت کرد.